رسول خردمندی: وقتی شما به یه سرماخوردگی یا آنفولانزا گرفتار میشید، با مراجعه به دکتر بعید نیس شکلای جور واجور و اقسام داروها واسه شما تجویز شه.
داروهایی که دکتر معالج باور داره باید استفاده کنین تا خوب شید. ولی شاید بد نباشه بدونین اگه هیچ کاری هم انجام ندین، سرماخوردگیتون آخر پس از ۱۰ روز بهبود پیدا میکنه. در بدترین سناریو شما میتونین با مصرف یه لیوان آب لیموی تازه به صورت ناشتا در صبح، جلوی پیشرفت آنفولانزا رو خیلی راحت بگیرین. ولی بعضی وقتا ممکنه به یه مریضی زیاد گرفتار شید. شک نداشته باشین فردی که مشکل تنفسی یا قلبی پیدا کرده رو نمیتوان در منزل، فقط به کمک طب سنتی جانش رو به خطر انداخت. با این حال شاید این مسئله هنوز واسه خیلی از مردم جای سوال باشه که طب سنتی یا پزشکی مدرن؟ کدوم یکی بهتره؟
در اول اجازه بدین کمی بیشتر از طب سنتی صحبت کنیم و به این موضوع بپردازیم منظور از طب سنتی دقیقا چیه و در این مقاله به توضیح این قضیه هم بپردازیم روندهای درمانی در طب سنتی، ریشه علمی داره یا خیر.
طب سنتی رو میتوان به سه دسته کلی تعریف کرد
دسته اول – طب سنتی فولکلوریک
این نوع طب از گذشته تا به امروز وجود داشته و به موازات پیشرفت تکنولوژی در میدون علوم پزشکی، این دسته از طب سنتی بازم در جوامع قدیمی مثل ایران حضور فعال داره.
مثلا نیاکان ما یاد گرفتن به کار گیری ظروف مسی نه فقط ضرری نداره، بلکه جفت و جور خوراک درون این نوع ظروف واسه دستگاه گوارشی و ایمنی بدن سودمنده. یا مثال بهتر رو میتوان به به کار گیری حبه سیر واسه رفع عفونت اندامهایی مثل گوش اشاره کرد که واقعا یه حبه سیر، کار یه آنتی بیوتیک بسیار قوی رو خیلی راحت و بدون هیچ گونه آسیبای انجام میدهد.
طب سنتی فولکولریک تشکیل شده از درسهای گذشتگان ما که بیشتر با آزمون و خطا به دست اومده و این درسهای به درد بخور نسل به نسل به صورت نوشته شده و حتی شفاهی واسه حفظ سلامتی آدم در طول تاریخ منتقل شده.
هر چند بعضی از پزشکان عصر حاضر به دلیل اینکه هنوز دلیل علمی پشت بعضی از صحبتها و ادعاهای طب سنتی در این دسته کشف نشده، این نوع طب سنتی رو به درد نخور و درمان به وجود اومده به وسیله اونو موقتی میدانند.
دسته دوم – شکستهبندی
در گذشته هنوز تخصص ارتوپدی و جراحی مفاصل مثل امروزه باب نشده بود و اصلا کسی به خودش جربزه نمیداد پای یه فرد دیابتی رو که در حال مرگ بود، به وسیله یه شی برنده قطع کنه.
تصورش حتی الان هم خیلی سخت و متنفرکنندست. ولی با پیشرفت همه جانبه علوم پزشکی، بشر به یافته های حیرتانگیزی رسیده و در آخر امروزه تخصص ارتوپدی به یکی از تخصصهای بسیار پردرآمد در کل دنیا تبدیل شده.
اما در گذشته اگه کسی به درد مفاصل یا حتی کمر درد دچار میشد، چه بر سرش میاومد؟ تا آخر عمر باید از درد ناله میکرد؟
خیر. به نظر خیلی از تاریخشناسا، بعضی از افراد جربزه به خرج میدادن تا با یادگیری فرم آناتومیکی و شکل استخونهای بدن، با اِعمال زور و فشار در نقاط خاصی از مفاصل، ناهنجاری مورد نظر رو برطرف کنن. مثلا اگه فردی ناراحتی و نقطهای دردناک رو در ناحیه کمر خود حس میکرد و این درد به پشت پایش تیر کشیده میشد، شکستهبند در میبرد اصل این درد، به مهرههای کمری برمیگرده. بخاطر این تلاش میکرد مهره مورد نظر رو به جلو هل دهد. هر چند در دوران بسیار قدیم هنوز کشف نشده بود مهرهای که به طور کامل از جایگاه خودش بیرون زده، هیچ وقت به صورت دائمی به جایگاه واقعی خودش برنمیشه. بخاطر این اگه امروز شما به سراغ یه متخصص ارتوپد برید و در توضیح حالتون بگید قبل از مراجعه به مطب، به سراغ شکستهبندها رفتهاید، اصلا بعید نیس متخصص مورد نظر از ویزیت و حتی جراحی شما به دلیل تکون خوردن مهره، دوری کنه.
دسته سوم – طب جانشین
دسته سوم طب سنتی براساس اصول پایهای علم پزشکی شکل گرفت. محققان در ایران و کشورای خاور دور مثل ژاپن و چین با مطالعه و مشاهده در طبیعت، تلاش داشتن تا حقایق علمی دور و بر محیط زیست رو کشف کرده و به نفع بشر استفاده کنن. کتابهای خوش آب و رنگِ موجود در رشتهّهای علوم پایه پزشکی رو باید همه حاصل زحمات محققان باستانی دنیا بدونیم.
دانشمندانی مثل بوعلی سینا، لئوناردو داوینچی و دیگه محققین برجستهای که دنیا به خودش ندیده، به فکر بودن دنیای الان ما از چهار عنصر آب، آتیش، خاک و باد تشکیل شده و آدم مظهر و نمونه کوچیکی از این عناصر به حساب میرود. بر این پایه، این چهار عنصر در وجود ما هم نهادینه شده و به نظر اطبای قدیمی توازن این المانها در بدن، حافظ سلامتیه. البته در کشورای ژاپن و چین، نیروهای ماورایی مثل «چی» هم دوبرابر بر این موارد، بر سلامتی آدم اثر میذاره.
بخاطر این به نظر اطبا خاور دور، آدم از دید روانی هم باید تو یه تعادل استاندارد قرار داشته باشه.
در این یادداشت منظور از طب سنتی، دستهبندی سومه که براساس علم و منطق ارسطویی رشد و تکامل یافت. به گونهای که الان رشته «طب ایرونی» به عنوان یه تخصص واسه پزشکان تعریف شده و این دسته از دانشجویان میتونن با مطالعه مباحث جور واجور در این مورد، به عنوان یه فرد متخصص و زبده پرورش پیدا کنن. از طرفی دیگه طب سنتی ژاپنی و چینی هم به عنوان یه دوره جدا از هم در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی، نیروی دانشجو جذب میکنن. پس این دسته از طب سنتی، نه فقط طرفدار کم نداره، بلکه روز به روز افراد پراشتیاق و علاقهمند به علوم پزشکی، به این رشته گرایش پیدا میکنن.
طب سنتی به نخوردن دارو شیمیایی خلاصه شده؟
سوالی که شک نداشته باشین واسه همه پیش اومده و در جواب باید گفت خیر. در طب ایرونی، بوعلی سینا بیمارانش رو با آب درمان میکرد و بیشتر مریضیها و آسیبهای بدن از دیدگاه ایشون، با به هم خوردن تعادل آب در داخل دستگاههای بدن شکل میگیرد. مثلا سرم قندی که از داروخونهها خریداری میکنین رو میتوان خیلی راحت در منزل هم جفت و جور کرد.
بدیش اینه این مسئله تو ذهن مردم جا افتاده دارو یعنی چیزی که شرکتهای داروسازی واسه جامعه بیماران جفت و جور میکنن ولی میدونستید واژه «دارو» در کلمه معنیش چیه؟
فرهنگ فارسی عمید دارو رو علاوه بر معنی پزشکیاش، این جوری تعریف کرده: دانه ها و گرده های خوش بو و خوش طعم مثل فلفل، زردچوبه، خردل و دارچین که از گیاه ها و درختان می گیرن و واسه خوش طعم ساختن غذاها استفاده می کنن. از طرفی دیگه، نظامی گنجوی، شاعر خوشنام قرن ششم از لفظ «دارو» به این شکل استفاده میکنه: « ای سخنت، مُهر زبونهای ما / بوی تو، جون دارویِ جونهای ما».
پس دارو در طب سنتی هم مورد استفاده قرار میگیرد ولی نه به این معنی امروزی. درمان آدم بیشتر به وسیله گیاهانی صورت میپذیرد که در پزشکی مدرن جایگاهی واسه درمان ندارن. پزشکان واسه آرامش درد مفاصل، هیچوقت ژل آلوورا رو تجویز نمیکنن و علاقهای ندارن نقش یه عطار رو اجرا کنن. این نوع طرز تفکر و تجویز کشکی و هردم بیل مسکن و آنتیبیوتیکها به ضرر مریض تموم میشه. ضرری که قبل از این، دربارهاش مفصل صحبت کردیم.
مریضیهای ساده رو با طب سنتی درمان میکنیم ولی مریضیهای پرخطر قلبی و عروقی چیجوری؟
این جمله رو شاید بالای هزاران مرتبه شنیدهایم که پیشگیری بهتر از درمانه. طب سنتی (چه ایرونی، چه خاور دور) در درجه اول به شما یاد میدهد چیجوری جلوی دچار شدن به تموم امراض و مریضیها رو بگیرین. بیشتر پیشنهادها بسیار ساده و شاید خنده دار به نظر برسه ولی آدمایی که واقعا عمر خودشون رو صرف یادگیری طب باستانی کردن، شدیدا به این پیشنهادها معتقد هستن و بیشتر اونا در سنین پیری، شدیدا جوون و پر انرژی به نظر میرسند.
مثلا در ملاقات با یه فرد که پنج سال از عمرش رو واسه یادگیری طب سنتی در ژاپن، تایلند و ایران گذرونده، در مورد سرطان و مریضیهای لاعلاج سوال کردیم. اون ادعا کرد با مصرف روزانه ۱۰ عدد مغز زردآلود هیچوقت به سرطان دچار نمیشید و اصلا شدنی نیس فردی به این مریضی گرفتار شه.
از طرفی دیگه مصرف روزانه یه عدد سیب، شما رو نسبت به مریضیهای عادی ویروسی و باکتریایی روزمره محفوظ نگه میداره.
ولی طب سنتی واسه درمان هم راهکارهایی داره.
فردی که از مشکلات قلبی و عروقی رنج میبرد و کلسترول خونش شدیدا بالاست، با نوشیدن یه معجون خاص که ترکیبیه از چند ماده مغذی و گیاهی، درزمان ۲ ماه به طور کامل از شر چربی خون بالا راحت میشه و چه بسا چند کیلو لاغر هم شه.
مهم اینجاس شما به یه فرد زبده و متخصص که واقعا علم طب سنتی رو آموخته، مراجعه کنین. نه کسایی که با مطالعه یه الی دو کتاب ادعا میکنن در طب سنتی خبره هستن. اگه به متخصصین طب سنتی مراجعه میکنین که پروانه پزشکی ندارن، از اونا بخواین گواهی و مدرک معتبری از خود به شما نشون بدن.
از کجا بفهمیم طب سنتی در مغایرت با روند درمانی پزشکی مدرن نیس؟
این طرز تفکر که بیشتر بین افراد آکادمیک هست، از بیخ و بن غلطه. طب سنتی هیچوقت زندگی مریض رو به خطر نمیاندازد. هیچ فرد متخصصی در طب سنتی نمیتونه ادعا کنه قادر به حذف تموم قرصهای شیمیایی فلان مریضی تو یه بازه وقتی مشخصه. پیشرفت سلامتی شما در طب سنتی به واسطه تناسب وزن و کاهش چربیهای بدنتون رخ میدهد. واقعا طب سنتی، مکمل مناسبی واسه پزشکی مدرنه. شک نداشته باشین پزشکی مدرن واسه بعضی از مریضیها و آسیبها هنوز دلیل آزمایشگاهی مشخصی نداره اما طب سنتی با تجویز چندین و چند گیاه به صورت ترکیبی ممکنه در درمان مریضی اثر داشته باشه. محققین در ایران و کشورای خارجی در تلاش هستن تاثیر حفاظتی آنتیآکسیدانهای جور واجور رو روی امراض و سموم جور واجور آزمایش کنن. سوال اینجاس به چه دلیل راه دور بریم وقتی آنتی اکسیدانهای زیادی در اختیارمون قرار داره؟ مصرف آنتیاکسیدانهای طبیعی مثل میوههای جور واجور و سبزیجات عادی اصلا آسیب جانبی واسه بدن شما در بر ندارن.
نقاشی زیبایی که زکریای رازی رو نشون میدهد که از مریض نمونه ادرار گرفته.
ولی پزشکی مدرن باید سرعت بهروزرسانیاش بیشتر از طب سنتی باشه. مگه نه؟
فقط چون طب سنتی به آموختههای چند قرن گذشته میپردازه میتوان نتیجه گرفت اطلاعات علمی در این مورد کهنه شده؟ چه بسا حرفی یا سخنی لابهلای کتابهای قدیمی نهفته شده و ما هنوز از اون بیخبریم. اگه از این حقیقتهای علمی پردهورداری شه چه بسا یه انقلاب در میدون پزشکی شکل بگیره.
پس کهنه یا جدید خوندن طب سنتی کار خیلی معقولی نیس.
چون که این دو صفت بنا به کارکرد علم پزشکی ممکنه بدون ارزش شن.
از طرفی دیگه طب سنتی همونطور که قبلا اشاره کردیم به درمان از راه اون چیزی که در طبیعت نهفته عقیده داره.
الان شاید علم پزشکی مدرن از دید روباتیک و پروتزهای مصنوعی چند قدم نسبت به طب سنتی جلو بیفته. وگرنه طب سنتی، پکیج کاملی از علم پزشکی رو به شما در زبانی ساده ارائه میدهد که نیاز به بهروزرسانی نداره.
کتاب پزشکی بالد که واسه دوران آنگلو-ساکسونهاست، قدیمیترین مستند پزشکی در دنیا حساب میشه. در این کتاب بهترین درمانهای مدیترانهای از قرن سوم تا نهم جمعبیاری شده.
می تونیم با مطالعه کتابهای جور واجور در مورد طب سنتی و گیاهپزشکی به خوددرمانی روی بیاریم؟
طب سنتی مخالف خوددرمانیه و برخلاف خیالات بیشتر، طب سنتی فقط به معنی مصرف گیاهان دارویی جور واجور نیس.
یه فرد متخصص در مورد طب سنتی، فقط یه گیاهشناس یا عطار نیس که چپ و راست به شما گیاه معرفی کنه.
در طب سنتی واسه بدن آدم مزاج گرم و سرد تعریف میشه که طبق اینکه مزاج شما چیه، بعضی از گیاهان ممکنه اثرات مناسبی روی بدن شما نداشته باشن. مثلا نعناع کوهی یه گیاه دارویی و یه ضدعفونیکننده بسیار قدرتمنده ولی اصلا پیشنهاد نمیشه به صورت روزمره از این گیاه پرخاصیت استفاده شه.
واقعا گیاهدرمانی تنها یکی از روندهای درمانی در طب سنتیه. کلا ماساژ درمانی، حجامت، زالو درمانی، بادکش درمانی، فصد، آبدرمانی و هم اینکه شیاتسو از روندهاییه که یه متخصص طب سنتی میتونه واسه درمون بیمارانش به کار ببره. البته شیاتسو که در فشردن بعضی نقاط حساس در بدن واسه آرامش درد و تنش خلاصه شده، باید به وسیله یه فرد دوره دیده انجام شه.
بخاطر این خوددرمانی در طب سنتی مثل علم پزشکی مدرن، شدیدا نهی شده.
دعوت به ورزش و جنب و جوش ؛ حرف مشترک طب سنتی و پزشکی مدرن
از گذشته تا به امروز پزشکان در هر دو بخش طب سنتی و علم پزشکی مدرن به بیماران پیشنهاد میکنن جنب و جوش داشته باشن و از مصرف غذاهای پرچرب و فستفود شدیدا دوری کنن. با این حال این ما هستیم که گوشمون به این حرفها بدهکار نیس.
وقتی معالج و درمانگر به ما توضیح میدهد ورزش روزمره میتونه درد و مریضیمون رو آرامش دهد، هزار و یه توجیه به پیش میکشیم که نه وقتش رو داریم و نه انرژی لازم واسه ورزش. اصلا همینکه شما الان پشت نمایشگر نشستهاید یا در حال لم دادن روی تخت یا مبل در حال مطالعه این یادداشت هستین، واقعا در حال تخریب شهر بدنتون هستین. پس واسه سوزوندن کالری یه برنامهریزی معینی در پیش بگیره و بیجهت پشت گوش نندازین و بگید «از همین شنبه که داره میاد».