نگرش به تغییر سازمانی/پایان نامه درباره سبکهای تفکر مدیران
عناصر نگرش به تغییر سازمانی
آلپورت بر اين باور است كه ميتوان در بيشتر تعريفهاي ظاهراً متفاوت نگرش، فصلهاي مشتركي پيدا كرد. هرکدام از تعريفها به صورتي، خصوصيت اصلي نگرش را آمادگي براي پاسخ دادن ميدانند. به اعتقاد توماس مفهوم چندبعدی از نگرش كه شامل عناصر شناختي، عاطفي و رفتاري است، مقبولترين مفهوم براي تعريف نگرش است. نگرش يک حالت رواني و عصبي آمادگي است که از طريق تجربه سازمانیافته، در برابر کليه اشيا با موقعیتهایی که به آن مربوط میشود، تأثیری هدايتي يا پويا بر پاسخهای فرد دارد (آلپورت، 1937). نگرش عبارت است از واکنش عصبي، مثبت يا منفي نسبت به يک معني انتزاعي يا شیء ملموس (کریمی، 1388). نگرش نظامي بادوام است که شامل يک عنصر شناختي، يک عنصر احساسي و يک عنصر تمايل به عمل است (فريدمن[1]،1982). اين سه عنصر مؤلفههای تشکیلدهنده حالتى به نام نگرش است. اين حالت نهتنها از تركيب اين سه عامل ناشى میشود بلكه تعامل آنها با يكديگر نيز در اين زمينه نقش دارد. بهعبارتدیگر شناخت فرد درزمینۀ خاصى و اطلاعات او در اين رابطه احساسات و عواطف او را تحت تأثير قرار داده و حالت خوشايند يا ناخوشايند نسبت به اين موضوع در او پديد میآورد. از سوى ديگر احساسات مثبت يا منفى و عواطف خوشايند يا ناخوشايند بر روى شناخت افراد اثر میگذارد و برداشتهای متفاوتى در او پديد میآورد و هرکدام از شناختها و احساسها آمادگى براى عمل انسان را متأثر میسازد. بنابراين يك رابطه تعاملى عميق بين مؤلفههای نگرش وجود دارد. كه نهتنها هركدام در پيدايش و شکلگیری نگرش اثرگذار است بلكه هرکدام از آنها ديگری را نيز متأثر میسازد. سازه نگرش نهتنها از اجزاء و عناصر خويش اثر میپذیرد بلكه هر نگرش تحت تأثير نگرشهای گوناگون ديگری نيز قرار میگیرد. بهاینترتیب يك شبكه پيچيده از روابط شناختى، احساسى و رفتارى در هر فرد وجود دارد كه نحوه عملكرد او را شكل میدهد. توجه به اين شبكه بههمپیوسته كاربرد واژه نظام يا سازمان را در مورد نگرش منطقى جلوه میدهد. از همين رو در بسيارى از تعاريف مربوط به نگرش واژه نظام يا سازمانى از احساسات و شناخت بهکاربرده شده است. در برخی از تعریفها نگرش را نظام بادوامی از ارزشیابیها، یا سازمان بادوامی از باورها دانستهاند. این اصطلاح نظام یا سازمان دلالت بر آن دارد که اجزای سهگانه نگرش باهم همبستگی دارند (کریمی، 1388).
2- 10- 1. جزء عاطفی یا احساسی نگرش
این جز شامل احساساتی است که موضوع نگرش در شخص برمیانگیزد و به احساس خوب يا بد، مثبت يا منفى، مفيد يا غیرمفید بودن شخص اشاره دارد؛ یعنی، موضوع ممکن است خوشایند یا ناخوشایند باشد یا برانگیزنده نفرت و انزجار باشد. همین جنبه احساسی نگرشهاست که نقش انگیزشی بر رفتار دارد و اهمیت بعد احساسی را در نگرش مورد تأکید قرار میدهد. جوانی که نسبت به تحصیلات دانشگاهی احساس مثبتی دارد، شیفته ورود به دانشگاه است و نسبت به محیط دانشگاه احساس علاقه و احترام خاصی دارد (همان منبع).
عنصر شناختى به اطلاعات و دانستههای فرد در مورد يك موضوع، رويداد يا عمل اطلاق میگردد. به فرض مثال، شناخت ما از نظام دانشگاهی کشورمان میتواند این باشد که شامل دورههای کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری است (همان منبع).
2- 10- 3. جزء آمادگی برای عمل در نگرش
بعد رفتارى نگرش آمادگى شخص براى عمل را در نظر دارد؛ یعنی، نگرش شخص را آماده میکند تا در برخورد با موضوع نگرش رفتاری از خود نشان دهد. چنانچه نگرش شخص نسبت به موضوعی مثبت باشد. آماده است که کمک کند، ستایش کند، حمایت کند، یا پاداش دهد (همان منبع).
[1]– Friedmann