مدلهای سرمایه فکری:پایان نامه درباره مالکیت بر کارایی سرمایه
مدل سرمایه فکری مستقیم١
تاکید این روش اندازه گیری ارزش سرمایه فکری ابتدا بر شناسایی اجزای مختلف آن و سپس ارزیابی هر یک از این اجزا قرار گرفته است. با تعیین اجزای سرمایه فکری (نظیر سرمایه مشتری نظیر وفاداری مشتریان، مالکیت فکری نظیر حقوق اختراعات، داراییهای فنی نظیر دانش فنی، داراییهای انسانی نظیر آموزش و داراییهای ساختاری نظیر سیستمهای اطلاعاتی) و تعیین ارزش هر یک از اجزا میتوان ارزش کلی سرمایه فکری شرکت را محاسبه نمود. این روش پیچیدهترین اما دقیقترین ابزار اندازه گیری سرمایه فکری است. عیب اصلی این روش در ضرورت شناسایی تعداد زیادی از اجزا و اندازه گیری و ارزش گذاری هر یک از آنها میباشد که موجب پر هزینه و پیچیده شدن این روش میگردد (انواری رستمی و همکاران، ۶۲،۱۳۸۲).
2-3-4-6 روش کیو توبین٢
روش کیو توبین، توسط جیمز توبین (۱۹۷۸)، برنده نوبل اقتصاد توسعه داده شد. این نسبت، ارتباط بین ارزش بازار یک شرکت و ارزش جایگزین آن شرکت (هزینه جایگزینی داراییهای آن شرکت) را اندازه گیری میکند. به صورت تئوری در بلند مدت این نسبت به سمت واحد میل میکند، اما شواهد تجربی نشان میدهد که در همین زمان این نسبت میتواند به طور معنا داری با عدد یک متفاوت باشد.برای مثال شرکتهای نرم افزاری که به میزان زیادی از سرمایه فکری بهره میجویند، نسبتی در حدود هفت یا بالاتر دارند در حالی که شرکتهای با سرمایه فکری فیزیکی زیاد نسبتی در حدود یک دارند. نسبت کیو توبین در اصل شبیه به نسبت بازار به دفتر میباشد. با این تفاوت که توبین در هنگام محاسبه، هزینه جایگزینی داراییهای فیزیکی را به جای ارزش دفتری داراییهای فیزیکی به کار میگیرد. نسبت حاصله به این شکل به کار میرود که چنانچه نسبت کیو ی یک شرکت، بزرگتر از مقدار واحد و نیز بزرگتر از مقدار کیو رقابتی باشد، شرکت مزبور توانایی کسب سود بیشتر از شرکتهای مشابه را دارا است (فاضل یزدی و همکاران،1392).
2-3-4-7 روش ارزش افزوده اقتصادی ۱(EVA)
ارزش افزوده اقتصادی یک شاخص بنیادی برای اندازه گیری عملکرد و ارزش واقعی شرکت بوده. این معیار نشان دهنده سود باقی مانده پس از کسر هزینههای سرمایهای است. ارزش افزود اقتصادی یک معیار عملکرد ساده تلقی می شود و تصویر واقعی از ایجاد ثروت برای سهامداران ارائه کرده و در اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری و شناسایی فرصتهایی برای بهبود و توجه به منابع کوتاه مدت همانند منابع بلند مدت به مدیران کمک میکند.از مزایای آن داشتن همبستگی با قیمت سهام است و نیز با بودجه بندی، برنامه ریزی مالی، هدف گذاری و جبران خدمات تشویقی ارتباط دارد. اما از نقاط ضعف این روش میتوان به رویههای تعدیل پیچیده، داراییهای خالص در برابر ارزش بازار داراییها، قدرت تبییینی ضعیف، پذیرش یک ساختار نظارتی تنها به نفع سهامداران اشاره کرد.
2-3-4-8 مدل ضریب ارزش افزوده فکری(VAIC)
این مدل توسط پالیک مطرح شده است.این مدل مبتنی بر این فرض است که اندازه گیری و توسعه ارزش افزوده شرکت ممکن است بر ارزش بازار شرکت تاثیر بگذرد( پالیک،2000). ضریب ارزش افزوده فکری ،کارایی ایجاد ارزش در شرکتها را اندازه گیری و پایش می کند. کارایی سرمایه انسانی به عنوان زیر مجموعه ضریب ارزش افزوده فکری، کارایی سرمایه فکری در شرکت را توصیف مینماید. ارزش ضریب ارزش افزوده فکری بر اساس این اصل است که ایجاد ارزش، برخاسته از دو عامل اولیه به عنوان منابع سرمایهای فیزیکی و منابع سرمایهی فکری میباشد. در حقیقت این ضریب کارایی مطلق ایجاد ارزش مربوط به تمامی منابع به کارگرفته شده را محاسبه میکند؛ در حالی که کارایی سرمایه فکری، ارزش ایجاد شده توسط سرمایه فکری به کار گرفته شده را منعکس میکند (طالبی و همکاران،1392).
١ Direct Intellectual Capital
٢ Tobin’s Q
۱ Economical Value Added