شاخصهاي کيفيت زندگي:/پایان نامه کيفيت کار و تعهد سازماني
شاخصهاي کيفيت زندگي کاري
با وجود وجه تمايز برداشتها از کيفيت زندگي کاري، تحقيقات انجام شده نشان ميدهد که برخي از شاخصها در اغلب جوامع مشترک هستند. از جمله شاخصهاي مشترک که در اغلب موارد به آن اشاره ميشود، ميتوان حقوق و مزايا، خدمات درماني و رفاهي، بيمه و بازنشستگي و مواردي از اين قبل را نام برد (کاسيو، 1992، به نقل از تمجيدي، 38:1386).
دانشمندان و مراکزعلمي براي کيفيت زندگي کاري شاخصهاي متفاوتي را ذکر کردهاند که در جدول شماره 2-4 نشان داده شده است.
جدول 2-4- شاخصهاي کيفيت زندگي کاري
صاحب نظران | شاخصهاي مورد قبول |
والتون | پرداخت منصفانه و کافي، شرايط کاري ايمن و بهداشتي، توسعه قابليتهاي انساني، رشد و امنيت مداوم، اهميت در جامعه، قانونمندي کار، تناسب اجتماعي کار، با معني بودن و چالشي بودن کار (ميرسپاسي) |
کاسيو | حقوق و مزايا، امکانات رفاهي، بهداشت و ايمني، مشارکت در تصميمگيري، دموکراسي، تنوع و غني بودن مشاغل، بازخور از نتايج (کاسيو، 1992) |
انجمن مديريت آمريکا | حقوق و دستمزد، مزايا به ويژه مزايايي خدمات درماني، امنيت شغلي، داشتن شانسي انتخاب شغل ديگر در سازمان، نداشتن تنشهاي کاري، شرکت در تصميماتي که در سرنوشت افراد مهم است، دموکراسي در محل کار، سهيم بودن در سود، وجود نظام بيمه و بازنشستگي، وجود امکانات و خدمات رفاهي، چهار روز کاري در هفته (گريفين، 1996) |
موتون | حقوق و مزايا، جدول زماني کاري، ماهيت شغل، جنبههاي فيزيکي شغل، جنبههاي نهادي شده داخلي و خارجي شغل، عوامل سياسي، اجتماعي و اقتصادي (داوودي، 1377) |
تاتل | امنيت و ايمني، مساوات و منصفانه بودن حقوق و مزايا، وجود فرصت پرورش مهارتها و يادگيري مستمر، دموکراسي يا مشارکت در تصميمگيري (ميرسپاسي، 1372) |
دسلر | داشتن يک شغل با ارزش، حقوق و مزاياي کافي، شرايط کاري ايمن و مطمئن، امنيت شغلي، سرپرستي لايق، وجود بازخورد، شرايط اجتماعي مثبت، دارا بودن فرصت براي آموزش، واگذاري نقشها و وظايف از روي عدالت (جزني، 1375) |
لوئيس و همکاران | کاهش فشار کاري، تعهد و تعلق سازماني، ارتباط مثبت، استقلال عمل، مورد شناسايي قرار گرفتن، قابليت و پشبيني فعاليتهاي کاري، عدالت، مشخص بودن نظام نظارت، حرفهگرايي، فرصتهاي پيشرفت، پرداخت عادلانه (لوئيس و همکاران، 2001) |
محققان اخير | حمايت خانوادگي سازماني، تعهد عاطفي، تعارض خانوادگي کاري، کار هفتگي فشرده، انعطافپذيري در مکان کار، حمايتهاي اجتماعي و اطلاعاتي، انعطافپذيري در زمان کار، حمايت و توجه به مسئوليتها، مداخله کار در خانواده، مداخله خانواده در کار و … (کاپلمن و همکاران، 2006) |
منبع (نجفي 7:1385)