
مالکیت نهادی و عدم تقارن اطلاعاتی:
ترکیب سهامداران در کشورهای مختلف متفاوت میباشد. در برخی از کشورها همانند فرانسه، واحدهای تجاری کوچک و متوسطِ دارای مالکیت خانوادگی زیاد هستند. در کشورهایی مثل آلمان، بانکها اکثریت سهام شرکتهای بزرگ را در اختیار دارند. در برخی کشورها همانند ایران مالکیت دولتی بخش عمده ای را تشکیل میدهند و در کشورهای مثل آمریکا و انگلیس گسترده ترین سطح مالکیت عمومی دیده میشود. منظور از مالکیت نهادی میزان مالکیت سهام یک شرکت توسط شرکتهای سرمایه گذاری، سازمانها و نهادهای عمومی، سازمانهای دولتی و سایر شرکتها میباشد.
در شرکتهای با سهامداران بسیار در قالب اشخاص حقیقی، سهامداران جهت نظارت بر عملکرد مدیران و ارزیابی چشم اندازهای تجاری شرکت، به طور عمده ای بر اطلاعات در دسترس عموم اتکا میکنند. این در حالی است که سهامداران نهادی دارای مزیت نسبی در جمع آوری اطلاعات بوده و به اطلاعات داخلیِ با ارزش درباره چشم اندازهای شرکت و استراتژیهای تجاری دسترسی دارند. بنابراین یک نقش بالقوه برای سهامداران نهادی بزرگ فراهم نمودن مکانیسمی معتبر برای انتقال اطلاعات به بازارهای مالی یا به عبارت دیگر سایر سهامداران میباشد. طبق تحقیق چیدمبران و جان [1](2000) سهامداران نهادی بزرگ میتوانند اطلاعات محرمانه ای را که مدیران شرکت کسب میکنند به سایر سهامداران منتقل نمایند. در این زمینه تحقیقات مختلف دیگری انجام شده است که از آن جمله میتوان به تحقیقات جاکوبسون و آکر[2] (1993) و همچنین جیانگ و کیم[3] (2000) اشاره کرد. تحقیق اول به بررسی مقایسه ای عدم تقارن اطلاعات بین بازار سرمایه ژاپن و آمریکا پرداخته است. نتایج نشان میدهد که بازار سرمایه ژاپن اطلاعات مربوط به سودآوری آتی را زودتر از بازار سهام آمریکا در قیمت سهام منعکس میکند. چرا که به دلیل ساختار مالکیتی شرکتها، سهامداران ژاپنی در مقایسه با آمریکاییها از چشم اندازهای آتی شرکت بهتر آگاه هستند.تحقیق جیانگ و کیم به بررسی تفاوتهای عدم تقارن اطلاعات بین شرکتهای ژاپنی بسته به سطح مالکیت سهام آنها توسط شرکتهای دیگر پرداخته است.
طبق نتایج تحقیق آنها، هر میزان سطح مالکیت نهادی در شرکتهای ژاپنی افزایش مییابد عدم تقارن کمتری بین مدیران شرکت و سایر اشخاص ذینفع در بازار وجود خواهد داشت. بنابراین در شرکتهایی که مالکیت نهادی در آنها بیشتر است قیمت سهام، اطلاعات مربوط به سودهای آتی را سریع تر از شرکتهایی که مالکیت نهادی کمتری دارند، منعکس میکند. در ارتباط با نقش سرمایه گذاران خارجی در عدم تقارن اطلاعات نیز نتایج حاصل از تحقیق جیان و همکارانش (2004) مؤید این است که شرکتهای خارجی پردازش گر خوبی برای اطلاعات عمومی بوده و به شرکتهایی جذب میشوند که عدم تقارن کمتری دارند. لذا طبق نتایج این تحقیق در صورتی که اهداف تنظیم کنندگان بازار سهام جذب سرمایه گذاران خارجی به بازار سرمایه باشد، بهبود شفافیت بازار و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی موضوع مهم و اساسی میباشد.
البته شایان ذکر است زمانی که تمرکز مالکیت به حدی افزایش یابد که یک مالک، کنترل مؤثر یک شرکت را داشته باشد، ماهیت مشکل نمایندگی از تضاد منافع بین مدیران و سهامداران به تضاد منافع میان سهامداران اکثریت و اقلیت تغییر پیدا مییابد. تحقیق هفلین و شاو[4](2000) بیانگر وجود یک رانت اطلاعاتی برای سهامداران بزرگ میباشد. یافتههای آنها بیانگر یک رابطه مثبت بین مالکیت سهامداران بزرگ و معیارهای مختلفی از عدم تقارن اطلاعاتی است. طبعا چنین سهامدارانی با توجه به توانی که در دریافت اطلاعات نهانی دارند، پیش از بازار میتوانند نسبت به خبرهای بد یا خوب واکنش نشان دهند.
در ایران نیز در مطالعه ای که نوروش و ابراهیمی کردلر(1384)، انجام دادند به بررسی رابطه بین سهامداران نهادی و عدم تقارن اطلاعات پرداختند. یافتههای تحقیق آنها نشان میدهد در شرکتهایی که مالکیت نهادی بیشتری دارند در مقایسه با شرکتهایی که مالکیت نهادی کمتری دارند، قیمتهای سهام اطلاعات سودهای آتی را بیشتر در بر میگیرد. آنها این نتیجه را به حرفه ای بودن سهامداران نهادی ربط دادند که دارای توانایی و مزیت نسبی در پردازش اطلاعات هستند.
[1]Chidambaran & John
[2]Jacobson &Aaker
[3]Jiang &Kim
[4]Heflin & Shaw
