
تعریف سود :
داشتن اهداف مختلف در ارائه گزارشهای سود باعث شده که برای سود تعاریف متعددی وجود داشته باشد .
لیتلتون در سال 1928 تعاریف سود را به شرح زیر طبقهبندی کرده است :
ارزش پولی خالص افزایش قدرت اقتصادی یک شخص در بین دو مقطع زمانی، یا به عبارت ساده تر افزایش ثروت ،بیش از آنچه هم اکنون است .
از طرف دیگر، سود بهعنوان مازاد هزینه نهایی تولید یا مازاد باقیمانده پس از کسر هزینههای تولید شامل بهره کل سرمایه و کلیه حقوق و دستمزد است .
روساین[1] (1999) سودی را با کیفیتتر میداند که پایدارتر باشد. از دید ریچاردسون و همکاران[2] (2001) کیفیت سود، درجه ثبات عملکرد عایدات در دورهی آینده است. تعریف بنیش و وارگاس[3] (2002) از کیفیت سود، احتمال پایداری عایدات جاری در آینده است. پنمن و ژانگ[4] (2002) کیفیت سود را توانایی سود در نشان دادن عایدات آینده تعریف میکنند.
اسکیپر و وینسنت[5] (2003) کیفیت سود را مرتبط با سود موردنظر هیکس میدانند، یعنی ازدید آنان کیفیت سود حدی از صداقت است که عایدات گزارششده در گزارش سود موردنظر هیکس را نشان دهد. ازدیدگاه هاج[6] (2003) کیفیت سود درجه تفاوت سود خالص گزارششده ازعایدات واقعی است.
تعریف میخائیل و همکاران[7] (2003) از کیفیت سود نیز درجه ارتباط عایدات گذشتهی یک شرکت با جریان نقدی آینده آن است. وایت[8] (2003) کیفیت سود را میزان محافظهکاری اعمالشده در سود گزارششده میداند. کرسکن هایتر و ملوماد[9] (2004) سود با کیفیت را سودی میدانندکه به ارزش شرکت در بلندمدت نزدیکتر بوده و حاوی محتوای اطلاعاتی بیشتر باشد. اسکولر[10] (2004) کیفیت سود را به شکل رابطهی بین اقلام تعهدی وجریانهای نقدی تعریف میکند.
